به گزارش مشرق، پس از دیدار با چین میتوان در میان مردم یک نکته را کاملا متوجه شد و آن نکته این است که هواداران فوتبال ایران روی مسعود شجاعی حساس شدهاند و او کمتر موافقی در میان هواداران تیم ملی دارد.
به کامنتها و نظرات که مراجعه کنید، حتی بیش از ابراز ناراحتی بابت تساوی ایران و چین می توانید اعتراض بابت بازی مسعود شجاعی را ببینید. این بازیکن خوش اخلاق و خوش تکنیک، البته سالهاست در اروپا بازی میکند و توانایی حفظ توپ بالایی دارد اما در مجموع آمار بسیار بدی در تیم ملی دارد. او با وجود لژیونر بودن و با وجود انجام ۶۴ بازی در تیم ملی ایران تنها ۸ گل به ثمر رسانده و از دید مردم آنقدر توپ را نگه میدارد تا آن را لو بدهد.
کارنامه شجاعی چنین است:
مسعود سلیمانی شجاعی آرخلو «متولد ۹ ژوئن ۱۹۸۴ برابر با ۱۹ خرداد ۱۳۶۳ شمسی، در شیراز » هماکنون بازیکن آزاد است و سابقه عضویت در تیم ملی فوتبال ایران را نیز دارد. مسعود شجاعی معمولاً در نقش بازیکن میانی و هافبک راست بازی میکند. فوتبال حرفهای را در تیم صنعت نفت آبادان شروع کرد و پس از آن به تیم سایپا انتقال یافت.
اولین بازی ملی او مقابل تیم لائوس در مسابقات انتخابی جام جهانی ۲۰۰۶ بود. او در جام جهانی ۲۰۰۶ در بازی مقابل آنگولا به عنوان بازیکن تعویضی وارد میدان شد.
مسعود شجاعی در تاریخ ۱۳۸۷/۴/۴ با قراردادی سه ساله به تیم اوساسونا در لیگ اسپانیا پیوست. مبلغ این قرارداد ۹ میلیون یورو اعلام شد امّا زمانی که در اوج بود و همه از او انتظار داشتند به یکی از بهترین لژیونرهای خارجی حاضر در لالیگا تبدیل شود با مصدومیت روبرو شد و این دوره مصدومیت بیش از یک سال از دوران ورزشی او کاست اما این پایان کار نبود.
او به اوساسونا بازگشت ولی این دفعه دیگر مسعود همیشگی نبود و بسیار افت کرده بود و این امر مدیران و مربیان اوساسونا را مجاب کرد تابه دنبال بازیکن خارجی دیگری بروند و نام شجاعی را از لیست خود خط بزنند اما شجاعی تجربه بسیاری از لژیونرهای ایرانی مانند نکونام، هاشمیان و مهدوی کیا را که پس از پایان قرارداد خود با تیمهای سطح اوّل اروپا به ایران آمدند تکرار نکرد و ترجیح به جای ادامه دوران ورزشی خود در کشورهای عربی یا در لیگ برتر ایران آن را در سطح دو فوتبال اسپانیا ادامه دهد و همچنان لژیونر ایران در اروپا بماند. او در شهریور ۱۳۹۲ به باشگاه لاس پالماس پیوست و امروز در تیم پانیونیوس یونان بازی می کند.
او با این حال همچنان در تیم ملی ایران هم هست و مقابل چین هم به میدان رفت و تعویض شد. حساسیت در مورد بازی کردن او به اندازه ای رسیده که برخی از مردم وقتی او را در ترکیب تیم ملی می بینند دلخور و عصبی می شوند.
شجاعی البته بازیکن بدی نیست که اگر بود این همه سال لژیونر باقی نمی ماند اما کندی و عدم بازی سریع و تکضرب وی که معمولا منجر به لو رفتن توپ می شود یا شاید متفاوت بودن سلیقه مردم با جنس بازی او و آمار ضعیفش به نوعی این پرسش را ایجاد می کند که چرا این همه مربی می آیند و می روند اما همه آنها از شجاعی استفاده میکنند در حالی که آمار او هم اصلا ایده آل نیست.
البته که شاید مربیان چیزهایی را می بینند که مردم معمولی نمیبینند، اما حتی اگر چنین باشد نمیتوان از کنار آمار ضعیف او مخصوصا پس از مصدومیتش گذشت.
باید دید او میتواند دوباره با مردم آشتی کند یا اینکه در اواخر فوتبالش عملا از تیم ملی میرود و کسی وی را به یاد نمیآورد؟
به کامنتها و نظرات که مراجعه کنید، حتی بیش از ابراز ناراحتی بابت تساوی ایران و چین می توانید اعتراض بابت بازی مسعود شجاعی را ببینید. این بازیکن خوش اخلاق و خوش تکنیک، البته سالهاست در اروپا بازی میکند و توانایی حفظ توپ بالایی دارد اما در مجموع آمار بسیار بدی در تیم ملی دارد. او با وجود لژیونر بودن و با وجود انجام ۶۴ بازی در تیم ملی ایران تنها ۸ گل به ثمر رسانده و از دید مردم آنقدر توپ را نگه میدارد تا آن را لو بدهد.
کارنامه شجاعی چنین است:
مسعود سلیمانی شجاعی آرخلو «متولد ۹ ژوئن ۱۹۸۴ برابر با ۱۹ خرداد ۱۳۶۳ شمسی، در شیراز » هماکنون بازیکن آزاد است و سابقه عضویت در تیم ملی فوتبال ایران را نیز دارد. مسعود شجاعی معمولاً در نقش بازیکن میانی و هافبک راست بازی میکند. فوتبال حرفهای را در تیم صنعت نفت آبادان شروع کرد و پس از آن به تیم سایپا انتقال یافت.
اولین بازی ملی او مقابل تیم لائوس در مسابقات انتخابی جام جهانی ۲۰۰۶ بود. او در جام جهانی ۲۰۰۶ در بازی مقابل آنگولا به عنوان بازیکن تعویضی وارد میدان شد.
مسعود شجاعی در تاریخ ۱۳۸۷/۴/۴ با قراردادی سه ساله به تیم اوساسونا در لیگ اسپانیا پیوست. مبلغ این قرارداد ۹ میلیون یورو اعلام شد امّا زمانی که در اوج بود و همه از او انتظار داشتند به یکی از بهترین لژیونرهای خارجی حاضر در لالیگا تبدیل شود با مصدومیت روبرو شد و این دوره مصدومیت بیش از یک سال از دوران ورزشی او کاست اما این پایان کار نبود.
او به اوساسونا بازگشت ولی این دفعه دیگر مسعود همیشگی نبود و بسیار افت کرده بود و این امر مدیران و مربیان اوساسونا را مجاب کرد تابه دنبال بازیکن خارجی دیگری بروند و نام شجاعی را از لیست خود خط بزنند اما شجاعی تجربه بسیاری از لژیونرهای ایرانی مانند نکونام، هاشمیان و مهدوی کیا را که پس از پایان قرارداد خود با تیمهای سطح اوّل اروپا به ایران آمدند تکرار نکرد و ترجیح به جای ادامه دوران ورزشی خود در کشورهای عربی یا در لیگ برتر ایران آن را در سطح دو فوتبال اسپانیا ادامه دهد و همچنان لژیونر ایران در اروپا بماند. او در شهریور ۱۳۹۲ به باشگاه لاس پالماس پیوست و امروز در تیم پانیونیوس یونان بازی می کند.
او با این حال همچنان در تیم ملی ایران هم هست و مقابل چین هم به میدان رفت و تعویض شد. حساسیت در مورد بازی کردن او به اندازه ای رسیده که برخی از مردم وقتی او را در ترکیب تیم ملی می بینند دلخور و عصبی می شوند.
شجاعی البته بازیکن بدی نیست که اگر بود این همه سال لژیونر باقی نمی ماند اما کندی و عدم بازی سریع و تکضرب وی که معمولا منجر به لو رفتن توپ می شود یا شاید متفاوت بودن سلیقه مردم با جنس بازی او و آمار ضعیفش به نوعی این پرسش را ایجاد می کند که چرا این همه مربی می آیند و می روند اما همه آنها از شجاعی استفاده میکنند در حالی که آمار او هم اصلا ایده آل نیست.
البته که شاید مربیان چیزهایی را می بینند که مردم معمولی نمیبینند، اما حتی اگر چنین باشد نمیتوان از کنار آمار ضعیف او مخصوصا پس از مصدومیتش گذشت.
باید دید او میتواند دوباره با مردم آشتی کند یا اینکه در اواخر فوتبالش عملا از تیم ملی میرود و کسی وی را به یاد نمیآورد؟